هزار سال به سوی تو آمدم افسوسهنوز دوری دور از من ای امید محالهنوز دوری آه از همیشه دورتریهمیشه اما در من کسی نوید دهد که می رسم به تو شاید هزارسال دگرصدای قلب تراپشت آن حصار بلند همیشه می شنوم همیشه سوی تو می ایم همیشه در راهم همیشه می خواهمهمیشه با توام ای جانهمیشه با من باشهمیشه اما هرگز مباش چشم به راههمیشه پای بسی آرزو رسیده به سنگ همیشه خون کسی ریخته است بر درگاه((فریدون مشیری))برچسب ها: فریدون مشیری , اشعار فریدون مشیری , شعر ناب , شاعرانه های باد بخوانید, ...ادامه مطلب