شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «الصباح» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

هر پاییز در جنگل قدم می‌زنم ...(سعاد الصباح)

  • هر پاییز در جنگل قدم می‌زنمتا چهره‌ام را با باران بشویم،برگی زردبرگی سرخبرگی شعله‌ور چون آتش،از خودم می‌پرسمبه‌راستی این‌ها برگ‌اند یا اندیشه‌های درختان؟!آیا جنگل هم اندوهگین می‌شودو گریه می‌کند ؟آیا جنگل هم خاطره‌ها را درک می‌کندآیا درد می‌کشدآیا ناله می‌کند؟!آیا درختان گذشته‌شان را به‌خاطر می‌آورند؟!((سعاد الصباح))ترجمه دکتر شهاب گودرزی-, ...ادامه مطلب

  • به من بگو ...(سعاد الصباح)

  •   به من بگوآیا قبل از من زنی را دوست داشته‌ای ؟کلمه‌ای به من بگوکه جز من زنی آن را نشنیده باشدبه من بگوکه من عشق اولمبه من بگوکه من قرار اولم((سعاد الصباح))مترجم : مریم نفیسی رادhttps://telegram.me/sh, ...ادامه مطلب

  • نه ساعتی به وقت زمستان ...(سعاد الصباح)

  •   نه ساعتی به وقت زمستانبرای احساساتم وجود داردو نه ساعتی به وقت تابستانبرای شوق و شور من!همه ی ساعت های دنيادر یک زمان به صدا در می آیندوقتی که قرار من و تو از راه می رسدهمه ی ساعت های دنیادر یک زمان, ...ادامه مطلب

  • چیزی به من بگو ...(سعاد الصباح)

  • اینستاگرام شعر های باران خوردهmohammad.shirinzadehکانال شعر باران خورده در تلگرامtelegram.me/sherebarankhordeآیدی من در تلگرام@mohammadshirinzade♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥سلام و درود خدمت شما دوستانبه شعر باران خورده خوش اومدیدپروفایلم فعال استبنا به روز بودن وب سایتاز صفحات دیگر هم دیدن کنیددر قسمت پایین وبمط, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها