شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «باورکن» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

باورکن ...(آزاد نوروزی)

  • باورکندیگرهیچ مصلحتی در دروغ هایم نیستما دیوارها را بلندترساختیمکوچه ها زن ها و درخت ها رابا نام های مستعار صدا می زدیمو صورتمان رادرعکس های بزرگ با سیلی و مشت و لگدو این آدم چقدر استخوان هایش کم طاقت استاین روزهانام هرکس رابیاد می آورمدرمن خفه می شوددارم خفه می شومبگذار همه بفهمند که به ارتفاع وجب هاییکه از تو دورم آب ازسر دهانم گذشته استنزدیکتر بیاگاهی یک وجب همخیلی چیزها را عوض می کندمثل اصابت گلوله ایبه فاصله ی یک وجب از قلبمثل راه رفتن به فاصله ی یک وجباز کنار مینی در زمینهای روستای تپه کنعانمی خواهم باحرف هایمخیابانها را وحشت زده کنمجیغ پنجره را در بیاورمتا زن ها سرآسیمه لباس های خیس شان رااز روی طناب به خانه ببرندامروزتمام انگشتانم از آتشی که پاییزدر پیراهن دختر همسایه روشن کرده بودزرد شده اندما نتوانستیمارتفاع دیوارهااسم های جعلیکوچه های مستعارهیچکدام نتوانستندکبریت را از دستهای پاییز بگیرند.((آزاد نوروزی))-, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها