شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «اولین» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

درگیر ِ اولین قرار ...(نفس موسوی)

  • درگیر ِ اولین قرارمی اُفتی از دست های دلمچشم هاخواب ِ ابریشمیدیدار راقلم می گیرندپیراهنم عطر ِ یاس رااز اولین سپیده ی لب هایتتاراج می بردو گلوی نازکمشوق ِ بودنت را جیغ می کشدو تو عمیق تربه قلبم می چسبیو من به اولین قرار ِ نگاهمسَرَک می کشمشعر می شومباز هم تواز میان ِ واژه ها می باری, ...ادامه مطلب

  • اوّلین دُت، اوّلین زن ...(ابراهیم منصفی)

  •     اوّلین دُت، اوّلین زن، اوّلین یارُم تو بُسِّش اوّلین گلبوتِه ی غم، اوّلین خارُم تو بُسِّش اَز مِه لحظِه ی که نگاهُم اَ چَشِ مستِ تو واکَت هستی و بود و نبودُم اَز زِرِ دست تو واکَت راحتِ جونُم تو هسِّش دینُ ایمونُم تو هِسِّش لیلی نامهربون روح مجنونُم تو هِسِّش بهترین کار مو هِش تو آخرین یار مو هِش تو اوّلین مهتاب روشن تِه شُو ِتار مو هِش تو ((ابراهیم منصفی))   ,اولین دت اولین زن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها