می اُفتی از دست های دلم
چشم ها
خواب ِ ابریشمی
دیدار را
قلم می گیرند
پیراهنم عطر ِ یاس را
از اولین سپیده ی لب هایت
تاراج می برد
و گلوی نازکم
شوق ِ بودنت را جیغ می کشد
و تو عمیق تر
به قلبم می چسبی
و من به اولین قرار ِ نگاهم
سَرَک می کشم
شعر می شوم
باز هم تو
از میان ِ واژه ها می باری
برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 65
شعر های باران خورده .......