شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «برگرد» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

تو که برگردی ...(آرزو کاظمی)

  • تو که برگردیخدا به زمین برمی گرددو ته سیگارهایش رااز زیر پوستمجمع می کند!تو که برگردیغروب بار و بنه اش رابرمی دارداز در پشتیفرار می کند !تو که برگردی ...آهبرگرد ودر مننفس بکش!نفس بکش!نفس بکش!انقدر که فصل ها ی غریببه تو برسند!انقدر که فاصله ها ی خبیثدق کنند...!انقدر که در سطرهای اول هر شعرسیب ها سرخ شوندو انقدر که فکرهاشب را بشویند!در من نفس بکش!ما با تمام سکوت سنگین مانفریادهای یک دفتریم ...!((آرزو کاظمی))برچسب ها: آرزو کاظمی , اشعار آرزو کاظمی , شاعرانه , شعرکده بخوانید, ...ادامه مطلب

  • برگرد که رنگ ابرها ...(بدر شاكر السيّاب)

  • -تَعالي فما زالَ لون السحاب حزيناً...يذكرني بالرحيلْرحيل؟!تعالي، تعالي...نُذيب الزّمان وساعاتهفي عناقٍ طويلْ!-برگرد که رنگ ابرها همچنان اندوهگین است..مرا یاد رفتن می‌اندازد..رفتن؟!برگرد، برگرد...تا زمان و ساعت‌ هایش را با آغوشی طولانی ذوب کنیم..((بدر شاكر السيّاب))ترجمه: فؤاد راهی مالکی-, ...ادامه مطلب

  • روزی که تو را دیدم ...(سبحان زمانی)

  •     روزی که تو را دیدم روزی عادی بود... و بعد از آن هیچ روزی عادی نبود...! ((سبحان زمانی))   ,روزی که تو آمدی به دنیا,روزی که توایلایت پرنسس میشود,روزی که تو به دنیا اومدی,روزی که تو بیایی,روزی که تورو دیدم,روزی که تو متولد شدی,روزی که تو برگردی اندی,روزی که تو آغاز شدی,روزی که توایلایت پرنسس میشود کامل,روزی که توایلایت پرنسس شد ...ادامه مطلب

  • جدا افتادم و گفتم: "به جای خویش برگردم ...(حامد یعقوبی)

  •     جدا افتادم و گفتم: "به جای خویش برگردم"​ همان بهتر به کنجِ انزوای خویش برگردم همان بهتر پلنگی باشم و در وقت جان دادن به سوی بیشه‌های آشنای خویش برگردم ((حامد یعقوبی)), ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها