شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «عظیم» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

می خوابم ...(بهار عظیم پور )

  • می خوابمغصه در خوابم بیدار می ماندمی خندمغصه پشت لب‌هام ناله میکندعاشقی میکنمغصه در جانم سرمست چرخ میزندآدم به تنهاییچطور از انبوه اندوه فرار کند و خودش را جا نگذاشته باشد..؟-((بهار عظیم پور))-, ...ادامه مطلب

  • بی قراری بخش عظیمی از عاشقی بود که دچارش شدیم ...(شادی شیخ رضایی)

  •     بی قراری بخش عظیمی از عاشقی بود که دچارش شدیم ! من گمان می کنم ھمه ی عمر ما را ترس از آیندہ تباہ کرد ! مگر نه اینکه عشق در کنارت بود و از فردای بی او ترسیدی ؟ مگر نه اینکه دست در دستانش ، از روزھای بی او لرزیدی ؟ آنقدر فکر کردیم و ترسیدیم و لرزیدیم نه چیزی از دستانش فہمیدیم و نه از گرمای آغوشش ... برای بعضی ھا فرداھا چه زود آمد و برای بعضی دیگر ... بگذریم ، من ھنوز ھم سکوت را عمیق دوست می دارم ... ((شادی شیخ رضایی)), ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها