بی قراری بخش عظیمی از عاشقی بود که دچارش شدیم !
من گمان می کنم ھمه ی عمر ما را ترس از آیندہ تباہ کرد !
مگر نه اینکه عشق در کنارت بود و از فردای بی او ترسیدی ؟
مگر نه اینکه دست در دستانش ، از روزھای بی او لرزیدی ؟
آنقدر فکر کردیم و ترسیدیم و لرزیدیم
نه چیزی از دستانش فہمیدیم و نه از گرمای آغوشش ...
برای بعضی ھا فرداھا چه زود آمد و برای بعضی دیگر ...
بگذریم ، من ھنوز ھم سکوت را عمیق دوست می دارم ...
((شادی شیخ رضایی))
برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 152