شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «ابرها» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

برگرد که رنگ ابرها ...(بدر شاكر السيّاب)

  • -تَعالي فما زالَ لون السحاب حزيناً...يذكرني بالرحيلْرحيل؟!تعالي، تعالي...نُذيب الزّمان وساعاتهفي عناقٍ طويلْ!-برگرد که رنگ ابرها همچنان اندوهگین است..مرا یاد رفتن می‌اندازد..رفتن؟!برگرد، برگرد...تا زمان و ساعت‌ هایش را با آغوشی طولانی ذوب کنیم..((بدر شاكر السيّاب))ترجمه: فؤاد راهی مالکی-, ...ادامه مطلب

  • شبیه ابرهایی می شویم ...(فریال معین)

  •   شبیه ابرهایی می شویم سفید و سیاه کوچک و بزرگ شبیه صدای سکوت شبیه کودکانی که زاده نشدند و مردان و زنانی که مردند باید گریست بر دشتهایی که بهار ریشه ای در خاکشان ننشست و امیدی به زایش در دلهایشان نبود باید گریست به سبزینگی نهال به غمهای باغچه به صبحهای بی طلوع باد مارا میبرد باد ما را میبرد با بغضی در گلو که سرمای هیچ حادثه ای شروع بارشش نشد صدای قناری از باغ دور می آید صدای کرکس از کوه نزدیک می توان بوی خاک را از گورهای سرد شنید ما دیگر مهربان نیستیم و صدای پاهایی که دور میشوند چه نزدیک است! ((فریال معین)), ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها