شعر های باران خورده ....

متن مرتبط با «انعکاسِ» در سایت شعر های باران خورده .... نوشته شده است

پلک‌هایم انعکاسِ نور را باور نکرد ...(ارغوان وثوق انصاری )

  • پلک‌هایم انعکاسِ نور را باور نکردمرگ آمد... آن شبِ دیجور را باور نکردمست و لایعقل شدم از خمره‌هایِ مِی ، ولی...در نگاهت ، شاخه‌ی انگور را باور نکردشهر "با آغوش تو" من‌را تماشا کرده بودشهر ، حالِ مردمِ مقهور را باور نکرداز تو گفتم هر نفس با اینکه بعد از رفتنت...اعتقادم ، زهرِ چشمِ شور را باور نکرددل به دریا می‌زدم با وحشت از قُلّاب‌هاماهیِ لب‌بسته ، ظلمِ تور را باور نکردعشق را اقرار می‌کردم به اصراری و دل...اعترافاتِ منِ مجبور را باور نکردمن که مأمورم به احیا کردنِ لبخندِ توذهنِ لب‌هایت... منِ معذور را باور نکرد-((ارغوان وثوق انصاری))-, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها