منی در من میمیردهنگامیکه دیوانگی ام غرق میشودو شعرهایم همه به تشییعِ پیکرِ جنونِ غرق شده ام می ایستند! منی از مختصاتِ جهانِ من کم میشودوقتی فریادِ تلخِ عقل میپیچددر شهرِ درونیِ عاری از احساسم، و تنهاییِ بدخیمی میدود در تمامِ من! منی در من سنگسار میشود به وقتِ سوگواری شیدایی امبه جرمِ عریان شدنِ حرف های خیس خورده ی دلم! منی در من آوار میشودوقتی میبوسد عمقِ دلم رالبِ خونینِگلوله ی داغِ نخواستنی دردناک! منی در من به مصافِ حذف شدن میرودوقتی گوش شنوای جهانی کَر میشود و صورِ رسوا شدنِ شیرین ترین حقیقتِ درونی ام را نمیشنود! منی در من میسوزدو منی ققنوس واردر من دوباره تکثیر میشود منی بَری از تمامِ من بودن های منِ گذشته ام! به دور از تمامِ ماجراهای این من بودن! منی خالی تر از من! ((زهره قادری))برچسب ها: زهره قادری , اشعار زهره قادری , شعرکده , شاعرانه های باد بخوانید, ...ادامه مطلب
در سکوتِ محض شبدور از مردمِ شهر کنجِ یک تاریکیبعدِ یک دلتنگیدر تبِ ساعت عشق در دل آغوشت،تو مرا جای دهی و به رسمِ قدمِ اولِ عشقلبمان چِفت و هم آغوش شوند!و به فردای همان شب همگان دَم بزنند که هَوَس بود و غلطجلوی چشم همه مردم شهر،باز به لبهای تو بوسه زنم..و میان هَمِگان میخوانم،اگر این بوسه طمع بود و غلط پس چه شیرین غلطی ست ..و تو را باز لبت بوسه زنم!و پسِ هر بوسه بر سرِ مردمِ شهر جار زنم:ای اهل طمع پندارم من غلط کردم، غلط کردم،غلط...!((زهره قادری)) -, ...ادامه مطلب
آه ای چشم ها مرا ببخشایید که عمری در شما گریستم آه ای لب ها مرا ببخشایید که روزگاری شما را در حسرت تشنگی ها سیراب ننمودم آه ای صورت ها مرا ببخشایید که همیشه دست های نوازش رااز شما دریغ کردمآه ای عمر, ...ادامه مطلب
هیچـــــکس نمی فهمد! اینها چین و چروک نیستند... ذره هایی از کسی هستند که با هربار فکر کردن به تو، از وجودش کم می شوند... ((زهره عبدالهی)), ...ادامه مطلب