از لحظه ی دیدار تو یک چیز مرا کشتچشمان تو از آن طرف میز مرا کشتیک سو غم تنهایی و یک سو غم دیروزاز هر طرفی حال غم انگیز مرا کشتاز زندگی ام سیرم و بی فایده اینجادر عشق تو در جا زدنم نیز مرا کشتاز روز خداحافظی ات خاطره ای نیستبعد از تو فقط خِش خِش پاییز مرا کشتگفتند فقط چاره ی درمان من این است :«دوری کنم از عشق تو» ، «پرهیز» مرا کشت! -((سعید شعبان زاده))-, ...ادامه مطلب
وقتی تو یاس سبز فروردین من باشیتعریف عشق و مذهب و آیین من باشیمن کافرم از حرف آدم ها نمی ترسموقتی مسلمانت شدم تا دین من باشیراهی نداری- اختیاری نیست - مجبوریحالا که فرهادت شدم شیرین من باشیمنظومه شمسی نمیخواهم زمانی کهخورشید و ماه و خوشه ی پروین من باشییک چشمه از آرامش و دیوانگی هستموقتی تو یاس سبز فروردین من باشی-((سعید شعبان زاده))-, ...ادامه مطلب