درگیر ِ اولین قرارمی اُفتی از دست های دلمچشم هاخواب ِ ابریشمیدیدار راقلم می گیرندپیراهنم عطر ِ یاس رااز اولین سپیده ی لب هایتتاراج می بردو گلوی نازکمشوق ِ بودنت را جیغ می کشدو تو عمیق تربه قلبم می چسبیو من به اولین قرار ِ نگاهمسَرَک می کشمشعر می شومباز هم تواز میان ِ واژه ها می باری, ...ادامه مطلب
چشایی که می بینی درگیرتن دارن غرق میشن توو گرداب خون یه ضجه یه زاری یه ماتم یه غم یه ساقی که می نوشه از روو جنون تو یه سمفونی از یه کنسرت خوب توو پوست یه مرد ترک خورده ای تو تسکین واسه انتهای نفس نگــو آرزوی درک بــرده ای... ((پونه موسی زاده)) , ...ادامه مطلب