چشایی که می بینی درگیرتن
دارن غرق میشن توو گرداب خون
یه ضجه یه زاری یه ماتم یه غم
یه ساقی که می نوشه از روو جنون
تو یه سمفونی از یه کنسرت خوب
توو پوست یه مرد ترک خورده ای
تو تسکین واسه انتهای نفس
نگــو آرزوی درک بــرده ای...
((پونه موسی زاده))
شعر های باران خورده .......
برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 254