خسته ام .. خسته تر از آنچه که می پنداری ...(مه زاد رازی)

ساخت وبلاگ

 

b8pd_62644456_391641885033005_2243950051666553493_n.jpg

 

خسته ام .. خسته تر از آنچه که می پنداری

خسته از " رفتنم " این حادثه ی تکراری

پشت پایت عوض آب، من از کاسه ی چشم

اشک می ریزم عجب حال تاسف باری!

خوب من! دست تو خود حافظ من بود چطور

دلت آمد که مرا دست خدا بسپاری؟

کاش می شد که به جای چمدانت من را

موقع رفتنت از روی زمین برداری

آتشم می زنی و نیست دوای درد ِ

این دل سوخته در قوطی هیچ عطاری

داغ لب های تو از حافظه ی لب هایم

نرود تا نزنم پُک به لب سیگاری

هر کجا هم بروی یار تو هستم من باز

نرسد روزی عزیزم که تو جز من یاری

کاش می شد که بفهمی چه عذابی دارد

اینکه کابوس ببینی وسط بیداری...


((مه زاد رازی))

https://telegram.me/sherebarankhorde

6cx5_10.png

شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 236 تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1398 ساعت: 19:29

خبرنامه