با باران مي بارم
و با تو سرازير مي شوم
به دشت نابِ احساس
آنجا فصل ها در گذرند
زمستان كه گرمِ هميم
بهار اما
فصل شكفتن و گل دادن است
با هم مي شكفيم و گل مي دهيم
آنگاه
تابستان با همه ي سبزي اش
به سراغ يكي شدنمان
مي آيد و ما
تا پاييز دگر
همچنان عاشق هم مي مانيم
((وحید معتمد نژاد))
شعر های باران خورده .......برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 252