برای نبودنت هزار و یک فلسفه می بافم ...(کیمیا زارع)

ساخت وبلاگ

 

WzAHw

 

برای نبودنت هزار و یک فلسفه می بافم

و خودم را با مشتی دروغ،سرگرم میکنم

اما

درد را فهمیدم،

لحظه ای که فروغ با درد گفت:

آخرین بار

آخرین لحظه ی تلخ دیدار

آن را چه کنم ؟..


((کیمیا زارع))

شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 12:59

خبرنامه