خانهها خواهد ريخت.
اين گورخران که، با کفی از نور بر دهان، شتابناک گريزانند،
در ساقهای لاغر ما، رقص را چه خوب پيش بينی کردهاند!
نخِ بادبادکی که فرازِ ويرانهها، به پرواز خود ادامه میدهد،
در مشتِ کودکی زيبا خواهد بود، کودکی مرده.
اکنون، پيش از باران،خاکی خشکيده شناخته میشودکه در او
گياهان، همگی نامگذاری شدهاند.
و سکوت، اين مکث ميانِ هر دو چکه، که از سقف غار میچکد،
احترامی ست به تو، توی کودکم، که از مرگت
لحظهای میگذرد،
احترامیست، به رقص
در مکث، در ميان دو چکهی آخرين، يکباره شاخک همهی حشرات
از ترس برق میزند.
آب مینوشم و جرعهای به سقف میپاشم.
((بیژن الهی))
شعر های باران خورده .......
برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 252