باید آن شب‌های مردنی ...(ژیلا مساعد)

ساخت وبلاگ

 

 

باید آن شب‌های مردنی

و کم‌سو را

تجربه کرده باشی

نمِ اندوه

بارانِ شرجی

خفه در آوایی مرموز

آمیخته با بوی تند فقر 

ما مثل عنکبوت‌های بی‌تجربه‌ی کوچک

تارهایی از کلمه می‌تنیدیم

به دور خود

به دور شب

به دور درخت خوش‌عطر اکالیپتوس 

و به دور همسایه‌هایی

که فوّاره‌های بی‌تفاوتی‌شان

همیشه در فوران بود

و ما را از پشت حصیر پنجره‌ها می‌پاییدند 

تا آن روز‌های لَخت و تنبل را

نزیسته باشی

نمی‌دانی

چگونه ضخامت دلتنگی

پشت پنجره‌ات را

تاریک می‌کند

و تنهایی مثل شپش

در حیاتِ حس‌هایت قدم می‌زند 

در آن غروب‌های حزن‌انگیز

دل‌مان با هیچ چراغی روشن نمی‌شد 

در آن غروب‌ها بود

که کلمه به نجاتمان آمد

و شعر فتحمان کرد.


((ژیلا مساعد))

 

https://telegram.me/sherebarankhorde

6cx5_10.png

شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 268 تاريخ : پنجشنبه 23 خرداد 1398 ساعت: 17:40

خبرنامه