و اما جای گردنبندی'>گردنبندی از الماس بر گردن
بکش با دستهایت حلقه ای از یاس بر گردن
تو مو میبافی و از شانه ام انگور میدزدد
خدای خوشه چین من ، که دارد داس بر گردن
نشستم روی زانوهات و دور از چشم بانوها
تو را بوسیدم و افتاد حق الناس بر گردن!
مرا نزدیکتر میخواهی و آرام می آیی
و جاری میشوی در یک رگ حسّاس بر گردن
تنم برف است! اما میتکانی شاخه هایم را
که با هر بوسه ات روییده یک گیلاس بر گردن
نگاهم میکنی! من ذکر میخوانم که آن دنیا
گناهم را بگیرد حضرتِ عباس بر گردن
گناهم میکنی! در سینه ریزم لرزه می افتد
چه زیبا غصه را آویخته ، رقاص بر گردن!
و من کابوس میبینم! زنی در خواب میخندد
زنی در خواب میبیند تو را با چشمهای من ...
-
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
-
شعر های باران خورده ....... برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 141